چندین سال است روزه ی عشق گرفته است ! اذان افطارش را تو بگو
تنهایی یعنی : ذهنم پر از تو و خالی از دیگران است , اما کنارم خالی از تو و پر از دیگران است !
من بودم ، تو و یک عالمه حرف
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد !
کاش بودی و می فهمیدی وقت دلتنگی ، یک آه چقدر وزن دارد
عصاره ی تمام مهربانی ها را می گیرم
و از آن فرشته ای می سازم همچون “خودت”
گل آفتابگردان کوچکی که عاشق باران شده بود
تنهایی یعنی : ذهنم پر از تو و خالی از دیگران است
اما کنارم خالی از تو و پر از دیگران است
در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟
مثل آرامش بعد از یک غم ، مثل پیدا شدن یک لبخند
مثل بوی نم بعد از باران ، در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟
من به آن محتاجم !
تمام مزرعه کافر صدایش می زدند
|